ساختار جوّ زمين
همانگونه كه پيشتر اشاره شد، جوّ زمين داراي چند لايه مختلف است (تصوير3). اين لايهها به شرح ذيل هستند [1,2]:
1- لايه [تروپوسفر] يا گشتكره:
تروپوسفر لايه پاييني جوّ زمين است كه ارتفاع آن در قطبها در حدود 7 كيلومتر و در استوا در حدود 17 كيلومتر است. در بسياري از مراجع، ارتفاع متوسط اين لايه 10 الي 12 كيلومتر عنوان شده است. تغييرات آب و هوايي تأثير مختصري بر روي اين ارتفاع دارد.
هواي لايه تروپوسفر مدام در حال جابجايي در راستاي عمودي است. اين پديده عمدتاً در اثر تابش نور خورشيد به سطح زمين، گرم شدن و كم چگال شدن هواي مجاور سطح زمين رخ ميدهد. «تروپو» ريشه يوناني دارد و به مفهوم اختلاط، گشتن و چرخيدن است.
فشار هوا در مرز بالايي اين لايه فقط در حدود 10 درصد فشار در سطح دريا است. مرز اين لايه، با لايه بعدي جو (كه خود در حد يك لايه چند كيلومتري است)، [تروپوپاز] ناميده ميشود.
2- لايه [استراتوسفر] يا پوشكره:
از لايه تروپوپاز تا حدود 50 کيلومتري از سطح زمين، استراتوسفر ناميده ميشود. در اين لايه با افزايش ارتفاع، دماي هوا افزايش پيدا ميكند. قسمت اعظم لايه ازن كه سطح كره زمين را در برابر پرتو فرابنفش خورشيد حفاظت ميكند، در قسمتهاي پاييني اين لايه قرار دارد.
ضخامت لايه ازن با تغييرات فصلي و جغرافيايي دستخوش تغيير ميشود. «استراتو» از ريشه لاتين به معني پخش و گسترده گرفته شده است. مرز اين لايه با لايه بعدي جو (كه خود در حد يك لايه چند كيلومتري است)، [استراتوپاز] ناميده ميشود.
3- لايه [مزوسفر] يا ميانكره:
اين لايه از استراتوپاز تا ارتفاع حدود 80 تا 85 کيلومتري از سطح زمين قرار گرفته است. در برخي مراجع، ارتفاع 100 كيلومتري را نيز سقف لايه مزوسفر ميدانند. در اين لايه با افزايش ارتفاع، دماي هوا كم ميشود.
«مزو» ريشهاي يوناني دارد و به معني وسط است. مرز اين لايه، با لايه بعدي جو (كه خود در حد يك لايه چند كيلومتري است)، [مزوپاز] ناميده ميشود.
|
 |
تصوير 3- نمايي از لايههاي مختلف جو، خط قرمزرنگ نشانگر دماي استاندارد است. (همانگونه كه ديده ميشود مرز مشخصي بين لايههاي مختلف وجود ندارد و حتي براي شروع اگزوسفر ارتفاع 500 كيلومتري ذكر شده است.) |
|
يك نكته در مورد اين لايه و مرز بالايي آن، مزوپاز، قابل توجه است. از مزوپاز به بالا، هوا كاملاً مفهوم فيزيكي خود به عنوان يك سيال را از دست ميدهد و بيشتر ماهيت مولكولي- يوني پيدا ميكند. دماي هوا از اين ارتفاع به بالا، به صورت نمايي با افزايش ارتفاع، افزايش مييابد. در حالي كه تا قبل از آن، نمودار ارتفاع- دما يك منحني با چند شيب مثبت و منفي را نشان ميدهد. نسبتهاي ذكر شده در مورد حجم مولي تركيبات جو، در ارتفاعات بالاي مزوپاز تا حدود زيادي به هم ميخورد. در اين ارتفاعات، نسبتهاي اكسيژن و نيتروژن كم شده و بر مقادير هيدروژن و هليوم و همچنين انواع يونها افزوده ميشود [1]. بنا بر همين دلايل، مرز جدايش لايههاي زير مزوپاز با لايه بعدي را [توربوپاز] و لايههاي زير آن را [هموسفر] نامگذاري ميكنند. به همين قرينه، لايههاي بالاي توربوپاز نيز [هتروسفر] ناميده ميشوند [1].
4- لايه [ترموسفر] يا گرماكره:
اين لايه از مزوپاز تا ارتفاع حدود 600 تا 640 كيلومتري از سطح زمين قرار دارد. در معدودي مراجع نيز اين لايه را فاقد مرز فوقاني دانستهاند. عنوان ترموسفر به سبب دماي فوقالعاده زياد ترموديناميكي، به اين لايه نسبت داده شده است. در اين لايه با افزايش ارتفاع، دما نيز افزايش پيدا ميكند. اين دما ممكن است به 1500 كلوين نيز برسد كه منشاء اصلي آن يونيزه شدن مولكولهاي اكسيژن و نيتروژن، در اثر برخورد با پرتو فرابنفش خورشيد است [4]. جلوه سرخي شفق يكي از پديدههاي قسمت پاييني لايه ترموسفر است. مرز بالايي اين لايه، [ترموپاز] ناميده ميشود.
5- لايه [يونوسفر] يا يونكره:
اين لايه هويت مستقلي ندارد و در واقع همان بخش اعظم از لايه ترموسفر است كه فرايند يونيزه شدن مولكولهاي گازي در آن صورت ميگيرد. يونوسفر نقش اصلي در انتشار امواج الكترومغناطيسي داشته و اثرات مهمي بر ارتباطات راه دور دارد. پديده بازتابش امواج راديويي تابيده شده از سطح زمين در همين لايه اتفاق ميافتد. شديده شفق نيز در همين لايه پديد ميآيد [4].
6- لايه [اگزوسفر]:
ارتفاع بالاي 600 کيلومتر تا حدود 10000 كيلومتر از سطح زمين است که عموماً اتمها و مولکولهاي جو تحت تاثير بادهاي خورشيدي و ميدان مغناطيسي زمين به فضاي اطراف رانده ميشوند.
عموماً طبقات بالاي تروموسفر با عنوان [نواحي فوقاني جو] شناخته ميشوند. طبقات استراتوسفر و مزوسفر، [جوّ مياني] و لايه تروپوسفر نيز [جوّ پاييني] خوانده ميشود. قابل ذکر است که اگر چه هوا در طبقات فوقاني جو بسيار رقيق است، همين مقدار هواي کم در ايجاد نيروي پسا براي ماهوارهها، در مدارهاي پايين و مياني، بسيار موثر بوده و نقش عمدهاي در طول عمر آنها ايفا ميکند.
هرگز نميتوان يك ارتفاع مشخص را مرز معين بين جوّ زمين و فضا دانست، زيرا چگالي جوّ زمين با افزايش ارتفاع رفته رفته كم ميشود. اما معمولاً ارتفاع 120 كيلومتري (بالاي توربوپاز)، محلي است كه اثرات آيروديناميكي و ترمو-آيروديناميكي جو از آنجا به بالا تقريباً قابل صرفنظر كردن است. البته در برخي مراجع، خطي در ارتفاع حدود 100 كيلومتري زمين در نظر گرفته ميشود كه اصطلاحا خط كارمن ناميده شده و به عنوان مرز بين جو و فضا تعريف ميشود. بنا بر يك تعريف، به افرادي كه به ارتفاع بالاي 5/80 كيلومتر صعود كرده باشند، عنوان «فضانورد» ميگويند [1].
همانگونه كه اشاره شد، بيشتر جرم جو در طبقات پاييني آن قرار دارد. در ذيل اشاره دقيقتري به اين موضوع ميشود:
حدود 50 درصد جرم جو در زير ارتفاع 6/5 كيلومتري قرار دارد.
حدود 90 درصد جرم جو در زير ارتفاع 16 كيلومتري قرار دارد.
حدود 99997/99 درصد جرم جو (تقريباً همه آن) در زير ارتفاع 100 كيلومتري قرار دارد[1].
موارد فوق درك بهتري را از نحوه توزيع جو در طبقات مختلف آن به دست ميدهد. فشار هوا در سطح دريا 3/101 كيلوپاسكال است. اين فشار در ارتفاع 6/5 كيلومتري به حدود نصف كاهش پيدا ميكند. هر چه در جو صعود كنيم، فشار و چگالي هوا نيز كم ميشود. البته دما به صورت يك تابع از ارتفاع عمل نميكند.
دنياي علم همواره سعي كرده است تا ويژگيهاي مختلف جوّ زمين را در لايههاي مختلف، به صورت يك مدل رياضي قابل اتكا ارائه دهد. اين تلاش در دهههاي اخير و بهخصوص با دادهبرداري از طريق ماهوارههاي هواشناسي و مطالعات جوّي تا حدود زيادي موفق بوده است. امروزه چندين نرمافزار براي مدل كردن جو وجود دارد و محققان همواره درصدد كاملتر و دقيقتر كردن آنها هستند. سادهترين مدل رياضي از جو را ميتوان در قالب جداول [جوّ استاندارد] در كتابهاي آيروديناميك يا فضا جستجو كرد (تصوير4).
 |
تصوير 4 – نموداري از نتايج شبيهسازي رياضي براي عوامل موثر جوّ استاندارد |
|